نوروز 90
نوروز سال ۱۳۹۰ مبارک باد
انشاء اله سال خوبی برای همه مون باشه
مخصوصا برای پسر گلم سال پر از سلامتی و شادکامی باشه انشاء اله
امسال من تصمیم نداشتم جایی برم برای دید و بازدید. چون می دیدم علی سان اذیت میشه نه لباس میپوشید بریم بیرون وقتی هم که می اومدیم خونه لباساشا درنمیاورد و گریه می کرد
هر مهمونی میومد خونه پشت سرش گریه می کرد که یا اونها بمونن یا ما هم بریم
جایی هم که میرفتیم برگشتنی جلو در گریه می کرد و خونه نمیومد
خلاصه اینکه با تمام این شلوغ بازیهای علی جان دید و بازدید انجام شد به سفارش مادرشوهر محترم
قبل از عید
همه فرش فروشی های شهرو گشتم تا یه فرش که عکس ماشین داشته باشه براش پیدا کنم
رفته بودیم بازی فکری براش بگیریم از در مغازه رفتیم تو یه جعبه ماشین برداشت و دوید طرف خیابون انگار می خوایم از دستش بگیریم
وروجک نمیزاره عکسشو بگیرم
اینم عکسهای سیزده به در پارک بازی گاوازنگ
ظهرها که هوا خوب بود میرفتیم با هم حیاط دوچرخه سواری
اینجا هم داره به ماشینش غذا میده