کشفیات علی کوچولو
پسرکوچولوی من در حال کشفیاته / تو خونه همه ش دنبال وسایل خونه ست
کابینت ها کشو ها کمد وخلاصه هیچ جا از دست اون در امون نیست
همه ش با ایما و اشاره به من میگه منو بلند کن روی کابینت تا کابینتهای بالایی رو هم بررسی کنم
دو روزه سولاردم خریدیم وقتی نماینده اومده بود طرز استفاده از اونو بهمون آموزش بده فوری از خواب بیدار شد چشماش پر از فضولی بود همه ش هم به نماینده نگاه میکرد و سرو صدا در میاورد که یعنی فقط به مامانم نگو به من هم توضیح بده
الان هم تو خونه میشینه و وقتی یادش میفته میگه پوف و ماکروفرو رو نشون میده یعنی می دونم توش قراره غذا بپزیم
دیشب اصلا نمی خوابید
از ساعت سه گریه میکرد و بیدار بود یا بغل میخواست یا پستونک
چشمشو دوخته بود به کولر مبادا خاموش کنیم
دندونای نیشش داره درمیاد به خاطر همینه که نمی خوابه
نزدیک ساعت چهار و نیم یه کم که خوابش گرفت بلند شدم برای خوردن سحری. بابا گفته بود من شام زیاد خوردم فقط بیدارم کن آب بخورم
تا یه قاشق خوردم بیدار شد و گریه کرد
خلاصه امروز زیاد سرحال نیستم و همه ش خوابم میاد
قربون خدا برم دندون درآوردن خیلی سخته
انشاء اله خدا کمکش می کنه تا دندونهای سالمشو زود تر دربیاره