علی سان من

علی سان ستاره دار

1392/8/26 13:37
نویسنده : لیلا
237 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز ظهر رفتم دنبال علی .

 مدیر مهد گفت مامانش علی سان دیگه خودش غذاشو می خوره. دیگه اجازه نمیده ما بهش غذا بدیم. خیلی هم خوب می خوره ماشاء اله. امروز می خوام بهش ستاره بدم.

ستاره ها رو آورد و به علی گفت کدومشو می خوای علی هم قرمز و طلایی رو انتخاب کرد.

ستاره ها رو چسبوندن رو دست علی.

بعد علی نگاه کرد به من

ستاره رو از روی دستش کند و چسبوند روی دست مامان. دست چپی شو نمی تونست بکنه. به مربی ش می گفت اون یکی دست مامانم ستاره نداره. به زور ستاره رو از روی دستش کند و چسبوند دست من و دستمو گرفت که بریم خونه و از مدیرشون خداحافظی کرد.

آخخخخخخخخخخخ چقدر کیف داشت.

قربون پسرک نازم. چقدر دلم می خواد هر چه زودتر ببینم علی م بزرگتر شده.

صداش خروسی شده. قیافه ش مردونه شده. دست و پا و مماخش گنده شده.

برم مدرسه دنبالش. بعد بگه مامان بریم بیرون ناهار. پول تو جیبی هامو جمع کردم. مهمون من.

فکر نمی کنم کیف داشتن کل دنیا از اون لحظه بیشتر باشه.

خدا جون بازم ممنونم.

 ستاره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان امیرحسن
1 اسفند 91 11:01
اي جانننننننن قربون صدا كلفتش بشم پشت لبش هم اگه بذاره اون موقع يه ريزه سبز شده اگه نتراشه هههههه حالا دل اين دختردارها بسوزه پسر منم ميخواد هرشب ببرتم كافي شاپ خخخخخخ
سهیلا مامان پارسا
1 اسفند 91 11:01
افرین به علی اقای گل
مامی مهتاب
1 اسفند 91 11:02
ای جانم انشالله اتفاقا ما بیشتر کیف می کنیم دخملامون با مهربان همسرای خوش تیپشون میلن دنبال ما می برنمون سفر و اینا بیشتر کیف داره ولی از اون جاییکه صفاش به همون دو نفر خودشونه و ما هم بزرگواریم دعوتشون رو قبول نمی کنیم عوضش اونا هم برامون سنگ تموم می زارن و نی نی گلاشون رو می زارن پیشمون ما هم می زاریم رو چشممامون بزرگشون می کنیم ای جانم فدای علی خوش تیپم بشم که اینقدر قدردان مامان گلشه
مامان آوا
1 اسفند 91 11:51
ای خدا فدای این پسر نازت بشم من خاله جون انشالله انقدر زود بزرگ میشه که دلت برای الانش تنگ میشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی سان من می باشد