بدون عنوان
امروز شنبه ست ششم آذر
پدر و مادرم روز پنجشنبه ۴ آذر و روز عید غدیر خم ساعت ۵/۱ ظهر با پانزده ساعت تاخیر در پرواز رسیدن زنجان.
امروز صبح هم علی سانو بردم خونه مامان خودم. خدا مامان و بابام رو برام نگه داره.
کارت های دید آموز رو برای علی سان خریدم. خیلی خوشش اومده بود. ولی...
امروز شنبه ست ششم آذر
پدر و مادرم روز پنجشنبه ۴ آذر و روز عید غدیر خم ساعت ۵/۱ ظهر با پانزده ساعت تاخیر در پرواز رسیدن زنجان.
امروز صبح هم علی سانو بردم خونه مامان خودم. خدا مامان و بابام رو برام نگه داره.
کارت های دید آموز رو برای علی سان خریدم. خیلی خوشش اومده بود. ولی...
اسبو جوید
این عکس موشیه که علی سان چندشش میشد دست بهش بزنه. می خندیدو فرار می کرد . وقتی بهش می گفتم موش رو برام بیار می رفت جلو نگاه میکرد ادا در میاورد میخندید و فرار می کرد.
عکس یاسمین، علی سان، کیان و مانی
علاقه شدید خواهر زاده و برادرزاده ها به علی سان گلم-