علی سان من

گفتگوی من و پسرم

1392/8/26 13:26
نویسنده : لیلا
246 بازدید
اشتراک گذاری

مامان بیا توپ بازی

آخه تو اتاق جاهست ببین همه وسایلات تو پذیراییه. ببین چقدر شلوغه. اصلا جا هست توپ بازی کنیم. بیا با هم وسایلا رو جمع کنیم بعد

نه مامایی خودت جمع کن

چرا مامانو اذیت می کنی. اینقدر وسایلاتو جمع کردم خسته شدم. مگه من به تو اذیت می کنم.

بله. اذیت می کنی همه ش میری آشپزخونه غذا درست می کنی. ظرف می شوری. اصلا با من بازی نمی کنی. عجب گیری کردیما. سوال این عجب گیری کردیما ش دیگه واقعا منو کشته

مامان خایش(خواهش) می کنم لفطا(لطفا) معذرت می خوام مامایی. مچکرم . شمنده(شرمنده)

این حرفهاش به قدری به دلم میشینه که حد نداره.

دیروز رفتم مهد دنبالش.

از پشت در صداشو شنیدم. چون دیر میرم دنبالش سه تایی با سینا و علی کریمی میرن پیش مدیرمهد.

علی سان با صدای بلند گفت: این مامایی خودمه.

درو باز کردن از لای در اتاق مدیر چشمهای خوشگلشو داد بیرون و نیشش تااااااااااااا بناگوش باز شد.

بعد پرید بغلم نمیزاشت کفشاشو بپوشونم. جلوی مدیر مهد اونقدر منو بوسید و لیس زد.

مامایی لپتو. مامایی دماغتم. مامایی پیشونی. مامایی چونه. لباسامم لیس میزد.

اصلا کلللللللللللی ذوق مرگ شدم. فقط می گفت مامایی دوستت دارم. مامایی دلم خییییییلی برات تنگ شده بود.

حالا چرا.

سه روز آخر هفته خونه بودیم.

الان هم که یه مهمون کوچولو داریم. کیان اومده. دیگه داره کیف می کنه.

راستی دیشب در حال نگاه کردن به یه فیلم پلیسی دو تا پاستیل رو داده به من به زور می گفت اینو بچسبون رو شونه های من . بعد هی هم شونه هاشو نگاه میکرد با یه غرور خاصیکه انگار سرلشکری سپهبدی چیزیه. قربون پسرم برم که عاشق پلیس شدنه.

منم که مامان دوربین به دستم و همیشه آماده شکار لحظه ها.

 علی

اینم که دیگه معلومه با نوشمک ها علامت به قول خودش ام زورو درست کرده

زورو

 

 

چند تا عکسی که مامانی تو فتوشاپ برات درستشون کرده

علی

علی

علی

علی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

آزاده
24 شهریور 92 9:52
واییییییییییی الهی من فردای این پسرت بشم که با پاستیل میره تو عالم تخیلاتتتتتتتت
مامان اميرحسن
24 شهریور 92 9:54
افرین به مامان هنرمند آفریییییییییییییییییییین
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی سان من می باشد