علی سان من

بدون عنوان

1392/8/26 13:52
نویسنده : لیلا
125 بازدید
اشتراک گذاری

خاطرات بامزه و خیلی جالب

 

پریشب بابا خوابیده بود و سرش رو گذاشته بود روی شاسخین علی آقا

علی هم که به شاسخینش حساسه

رفت آروم خرسش رو از زیر سر باباش در آورد بعد رفت یه متکا رو کشون کشون آورد داد به باباش

قربون محبتت برم

پذیرایی کردنش از مهمونا خیلی جالبه

شکلاتهارو برمیداره با مشت میبره میکوبه سر مهمونا

چه عیدی خواهیم داشت امسال

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی سان من می باشد