بدون عنوان
ابتکارات شیرین علی آقا
ماشین خراب شده مکانیک در حال تعمیر ماشینه
بابای مهندس که از سرکار اومده مامان خانه دار که در حال آشپزیه و بچه کوچولو
حالا داخل کمدشون که قسمت بدنه آدمک ها رو کنده و آویزون کرده کمد به جای لباس
اینم آدمک هایی که بدنشون و جدا کرده
چرخ ماشین بادش کمه دارن کنترل میکنن.
آقایان مهندس و کارگر در حال تخریب خونه
در حال استراحت که علی سان رفته از لگوی نینجا پیتزاشونو آورده و لیوان که یعنی دارن نوشابه و پیتزا می خورن.
علی سان این چیه درست کردی.
پارکینگه مامان اون خونه رو هم میبینی همون جاییه که تو وقتی ماشینو پارک می کنی پول میدی. پیشش هم دستشویی درست کردم.
هفته پیش با مامان و بابا رفتیم تهران خونه خاله خیلی خوش گذشت. بچه هاش چقدر ذوق میکردن نمیزاشتن بخوابیم هی شیرجه میزدن رو لحاف تشک ما.
آخرش مجبور شدیم درو بستیم. اومده بودن جلوی در هی سرو صدا میکردن از زیر در پاهاشون دیده میشد. جواب ندادیم طفلک ها رفتن خوابیدن.
اینم عکس جغله های خاله که شیش دانگ حواسشون به تلویزیونه
از اونجا هم رفتیم قم حرم حضرت معصومه(س) و جمکران
مامان جون و آقاجون و علی سان تو حرم
بابا در حال جارو کردن حیاط جمکران
سوغات علی سان
اینم کارنامه علی آقای دسته گل که روز 5 خرداد رفتم گرفتم.
چک هایی که در طول سال گرفته بود.
و جایزه کارنامه ش
از داخل این جعبه فرغونش منو کشت.