علی سان من

بازیها وشیرین کاریهای علی سان

1395/7/15 9:09
نویسنده : لیلا
217 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی از تهران برگشتیم همه ش تو خونه نمایش آلفا و کاسیا و اسپات داریم. 

شبا هم دلفینشو (آلفا) میگیره بغلش و با اون می خوابه 

خونه دوستش مانی و نمایش با شیردریایی 

نقاشی های علی سان که تو مدرسه کشیده و من واقعا عاشقشونم. 

موضوع نقاشی پانداست. و چقدر شیرین اطرافش خیزران کشیده پسرکم. 

اینم فصل پاییز . اون بادی که وسط کشیده خیلی برام جالب بود. 

خوب اینم عکس منه که کشیده. تو نقاشی هاش تنها چیزی که نمی پسندم آدم کشیدنشه.

پیک مدرسه: یه تصویر از نعمت های خدای مهربان بکش.

وچقدر این لحظه شیرینه وقتی می بینی پسرت عکس تو رو میکشه.

مامان بیا بازی کنیم. بیا تو شهر لگوی من. 

علی سان اینجا چه خبره.

هیچی این بچه گم شده مردم دورش جمع شدن ببرن بدن به پلیس.

چرا روی پلیت ها آب ریختی. 

خوب بارون اومده موتور سواره از روش رد شده سرخورد افتاد زمین. 

مامان خانممون گفته یه کتاب بیارید مدرسه تو کلاسمون کتابخونه درست کنیم.

باشه برو هر کتابی رو که میخوای بردار.

صبح همون روز 

مامان کتابو نزار تو کیفم بده تو ماشین میخوام نگاش کنم. اههههههههه مامان عجب کتابی بوده ها. اصلا حواسم نبود اینو خیلی دوست دارم.

اگه اینو بدم مدرسه یکی دیگه از همینو برام میخری.

باشه مادر میخرم. البته قول قول نمیدم چون باید ببینم تو کتابفروشی پیداش می کنم یا نه.

ظهر کتاب رو برگردونده خونه مامان ولش کن یه کتاب دیگه میخرم می برم مدرسه دلم نیومد کتاب اسبها رو بدم. غمگین

خوب اینم یه عکس از جوجه های عروس هلندی مون که دارن بزرگ میشن

کچل و بی پرو بال و دوست داشتنی. 

چقدر دوست دارم تیتو رو چقدر رفتارهای پدرانه شو می پسندم و همینطور نانی خانم که عاشقانه به بچه هاش غذا میده و در عین حال از جفتش هم غافل نیست و هر از گاهی به دور از بچه هاشون بالای قفس میشینه و با تیتو سر و گردن همدیگه رو می خارونن و نوازش می کنن.

واقعا شخصیت هر دوشون رو بسیار دوست دارم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی سان من می باشد