علی سان در اداره مامان
دیروز علی سانم اومده بود اداره. سرما خورده بود و باید ساعت 5/10 بهش آنتی بیوتیک میدادم. مجبور شدم بیارمش اینجا.
وسط روز که هوا بهتر شد و من هم کارهام سبک شد با هم رفتیم محوطه. عاشق اون قسمتیه که ماشین آلات کشاورزی به درد نخور و از رده خارج شده رو گذاشتن.
اینجا کلی خواهش کردم بزاره یه دونه عکس بگیرم.
همه ش می گفت عکس نههههه
عاشق این تراکتور کوچولوئه.
اینجا هم تو سالن هر کاری کردم نزاشت ازش عکس بگیرم.
اینم گلی که از گلخونه اداره آوردن تو اتاق مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی