وروجک بازی علی
از هفته پیش تا الان هر چی تلاش کردم از علی عکس بگیرم موفق نشدم این هم دلیل و مدرک دیشب کلی بهش خندیدم ساعت یک ونیم بود همهش می گفت سی دی بزار و اصلا خوابش نمیومد دیگه واقعا خسته شده بودم. آخرش باهاش قهر کردم و بالشمو ورداشتم رفتم چند متر اونطرف تر دیدم شاسخینشو برداشته و یواش یواش اومد طرف من و گذاشت کنار بالش منو دراز کشید. دوباره جامو عوض کردم دیدم دوباره شیشه شیر تو یه دست و شاسخین به یه دست دیگه دوباره اومد. اونقدر خندیدم که خوابم پرید. هر وقت هم پشتم بهش باشه و بخوام بخوابم سرشو میزاره رو بالشم و خودشو می چسبونه به من اگه بر نگردم طرفش اینبار به زور با دستش منو میکشه طرفش یعنی برگرد منو بغل...
نویسنده :
لیلا
13:12