علی سان من

بیماری علی کوچولو

هفته پیش روز جمعه علی رو بردم حیاط و یه کم آب بازی کردیم. وقتی اومدیم خونه بابا برای خودش کوگو سیب زمینی درست کرده بود منهم یه دونه دادم علی همون طوری که لخت روی تختش دراز کشیده بود و تلویزیون نگاه می کرد خورد. بعدش شیر خواست و خوابید.   غروب که بیدار شد یه دفعه دیدم ناله می کنه و بدو بدو اومد بغل من و بالا آورد. از بینی و دهنش شیر میریخت بیرون. اونقدر هم ترسیده بود. خلاصه ورش داشتیم بردیم دکتر. یه دونه آمپول متوکلوپرامدی بهش زدن و دکتر بهم گفت دو ساعت چیزی نباید بخوره. من از ترسم تا چهار صبح چیزی بهش ندادم. بعدش یه کم عرق نعناع ریختم تو شیشه دادم خورد. و خوابید. ساعت شیش هم دوباره شیر خواست و من یه کم بهش شیردادم. صبح که بیدار شد...
26 آبان 1392

علی کوچولوی من و تلویزیون

علی کوچولو چند وقته علاقه شدیدی به تلویزویون پیدا کرده شدیداً فیلم می بینه   سندرلا، نمو، مک کویین، مومو و خلاصه کلی سی دی خریدیم و اونهم حسابی مشغول دیدن فیلمه. من نمی دونستم یه پسرکوچولو به این سن و سال با تماشای سی دی نمو ممکنه چه عکس العملی نشون بده. شب فیلمشو براش گذاشتم اوایل فیلم که مامان و بابای نمو رو با تخم هاشون نشون میداد و یه ماهی بزرگتر اومد و مامان و همه تخم ها به جز یکی رو خورد اونقدر ناراحت شده بود که تعجب کردم لباشو کج کرده بود و می لرزید و مدام می گفت هم هم یعنی ماهی بزرگتر اونها رو خورد چقدر ناراحت بود هر چی بغلش می کردم و باهاش حرف میزدم قبول نمیکرد. می خواستم سی دی رو خاموش کنم نمی زاشت ...
26 آبان 1392

بدون عنوان

خاطرات بامزه و خیلی جالب   پریشب بابا خوابیده بود و سرش رو گذاشته بود روی شاسخین علی آقا علی هم که به شاسخینش حساسه رفت آروم خرسش رو از زیر سر باباش در آورد بعد رفت یه متکا رو کشون کشون آورد داد به باباش قربون محبتت برم پذیرایی کردنش از مهمونا خیلی جالبه شکلاتهارو برمیداره با مشت میبره میکوبه سر مهمونا چه عیدی خواهیم داشت امسال
26 آبان 1392

شعر مادر

عاقبت دريك شب ازشبهاي دور  كودك من پا به دنيا مي نهد   آن زمان برمن خداي مهربان  نام شورانگيز مادر می دهد  بينمش روزي كه طفلم همچو گل  درميان بسترش خوابيده است   بوي او چون عطرپاك ياسها  درمشام جان من پيچيده است  پيكرش رامي فشارم دربرم  گويمش چشمان خود را بازكن !  همچو عشق پاك من جاويد باش  دركنارم زندگي آغازكن !
30 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به علی سان من می باشد